معنی حلال کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
جایز شمردن، بخشودن، گذشت کردن. [خوانش: (حَ. کَ دَ) [ع - فا.] (مص م.)]
حل جدول
احلال
مترادف و متضاد زبان فارسی
جایزشمردن، مباح کردن، بخشودن، عفو کردن، درگذشتن، ذبح شرعی کردن، روا دانستن
فرهنگ فارسی هوشیار
بخشودن، روا داشتن، بهلاندن (مصدر) روا دانستن جایز شمردن، بخشودن عفو کردن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.