معنی حنجره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

حنجره. [ح َ ج َ رَ] (اِخ) تیره ای است از طایفه ٔ کلباغی. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 62).

فرهنگ معین

(حَ جَ) [ع. حنجره] (اِ.) نای، حفره ای که در عقب دهان و در زیر حلق واقع است و صوت از آن خارج می شود.

فرهنگ عمید

عضوی غضروفی که در وسط گردن قرار دارد و حاوی تارهای صوتی است، نای‌گلو،

حل جدول

گلو

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

خشکنای، چاکنای

کلمات بیگانه به فارسی

خشکنای

مترادف و متضاد زبان فارسی

حلق، حلقوم، خشکنای، گلو

فرهنگ فارسی هوشیار

نای گلو

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر