معنی حواصیل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(حَ) [ع.] (اِ.) = حواصل: غم - خورک، ماهی خور.

فرهنگ عمید

پرنده‌ای آبچر با منقار بلند، گردن دراز، و پاهای دراز، غم‌خورک،

حل جدول

مرغ ماهیخوار

مرغ ماهی خوار

ماهیخوار

مترادف و متضاد زبان فارسی

حواصل، غم‌خورک

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) حواصل تیرنگ وکا (گویش مازندرانی)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر