معنی حواله کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
واگذاری، محول
واگذار کردن، واگذاردن
سپردن، پاس دادن، فرستادن، واگذاشتن
ارجاع
حوالهدادن، برات کردن، واگذاشتن، واگذار کردن، سپردن، پاس دادن، فرستادن، پرتاب کردن
چک کردن (مصدر) حواله دادن.