معنی خارشک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خارشک. [رِ ش َ] (اِ مرکب) بیمار ابنه زدگی. حِکَّه. خارش. || خارش مقعد که آن را کِرمَک گویند.
فرهنگ عمید
جرب
[عامیانه] میل شدید جنسی،
حل جدول
بیمارى جرب
گویش مازندرانی
بیماری خارش – سوزش
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.