معنی خانه نشین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
خانه نشین. [ن َ / ن ِ ن ِ] (نف مرکب) آنکه در خانه نشیند. || معزول. منعزل. بیکار از شغل دولتی. بیکاراز عمل. || منزوی. عزلت گزین:
هرکه چون سایه گشت خانه نشین
تابش ماه و خور کجا یابد.
ابن یمین.
|| مغضوب.
(~. نِ) (ص فا.) منزوی، گوشه - نشین.
ویژگی کسی که به سبب بیماری یا از دست دادن شغل در خانه به سر میبرد،
ساکن خانه،
گوشه نشین، معزول