معنی خجالت کشیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
خجالت کشیدن. [خ َ / خ ِ ل َ ک َ دَ] (مص مرکب) شرمساری بردن. خجالت بردن. شرمگین گشتن. خجالت زده شدن. شرم زده شدن. حالت خجلت در انسان محقق شدن.
شرمنده شدن، شرم داشتن
خجلشدن، شرمگین شدن، شرمسار شدن، شرمندهشدن، خجل گشتن، خجالت بردن
چکسیدن چکسن صور را دل شده جاذب چو عنین را به جز بخشیدن و چکسن (مولانا) (مصدر) شرمسار شدن خجل گشتن ((از رفتار خود خجالت کشید))