معنی خجول در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
خجول. [خ َ] (از ع، ص) شرمگین. شرمگن. شرمسار. آنکه بسیار شرم آورد. شرمناک.
(خَ) [ع.] (ص.) شرمگین، شرمنده.
شرمگین، شرمنده، شرمسار، کمرو، خجالتی
شرمسار
شرمسار
خجالتی، شرمرو، کمرو، محجوب،
(متضاد) پررو، گستاخ
در تازی خجلان: شوره ور چکسا شرمین (صفت) شرمگین شرم زده شرمسار.