معنی خداحافظ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خداحافظ. [خ ُ ف ِ] (جمله ٔ دعایی) کلمه ٔ دعائی است که هنگام وداع دوستان می گویند. (از آنندراج). کلمه ٔ دعا که در وقت وداع می گویند و در تبرک نیز گویند. (از ناظم الاطباء). خدا نگهدار. فی امان اﷲ؛ شما را بخدا سپردم یا می سپارم. بدرود باش. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به وداع شود.

فرهنگ معین

(~. فِ) (اِمر.) بدرود، تودیع.

فرهنگ عمید

هنگام وداع و جدا شدن از یکدیگر گفته می‌شود، خدانگه‌دار،

حل جدول

آلبومی از گروه آریان

آلبومی از گروه موسیقی آریان

کلمات بیگانه به فارسی

خدانگهدار - بدرود

مترادف و متضاد زبان فارسی

بدرود، خدانگهدار، درپناه‌حق (خدا)، فی‌امان‌اله، الوداع،
(متضاد) سلام

فرهنگ فارسی هوشیار

خدانگهدار بدرود (اسم) بدرود تودیع. یا خداحافظ گفتن. تودیع کردن بدرود گفتن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر