معنی خداحافظی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
خداحافظی. [خ ُ ف ِ] (حامص مرکب) خدانگهداری. وداع. بدرود. (یادداشت به خط مؤلف)
- غزل خداحافظی را خواندن، خداحافظی کردن. بدرود گفتن. اصطلاحی است برای بیان «تمام شدن » و «بسر رسیدن وقت چیزی ».
گفتن «خداحافظ»،
بدرود
بدرود، تودیع، خدانگهداری، وداع،
(متضاد) درود، استقبال
وداع، بدرود
بدرود