معنی خدیور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خدیور. [خ ِ وَ] (اِ) پادشاه. (برهان قاطع). || وزیر. || خداوندگار. || بزرگ. || یگانه ٔ عصر. (برهان قاطع). || شاهزاده. || شخص مسن محترم. (ناظم الاطباء). کدیور.
حل جدول
کدیور، پادشاه، بزرگ
پادشاه و یگانه عصر
مترادف و متضاد زبان فارسی
کدیور، شاه سلطان، پادشاه، شاهزاده، وزیر، امیر، بزرگ قوم
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.