معنی خرامان کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خرامان کردن. [خ ِ ک َ دَ] (مص مرکب) بناز و تبختر بحرکت در آوردن. بحرکت درآوردن:
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی.
حافظ.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر