معنی خرده ریز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
خرده ریز. [خ ُ دَ / دِ] (اِ مرکب) آشغال. ریزه پیزه. خرت و پرت. چیزهای بسیار کوچک.
اشیاء کم ارزش، چیزهای کم فایده یا بیهوده، باقی مانده هر چیز، آشغال. [خوانش: (~.) (اِمر.) (عا.)]
چیزهای خُرد، کمبها، پراکنده، و بیهوده،
تلکه تسمه
چیزهای کوچک و کم بها