معنی خرد و خمیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خرد و خمیر. [خ ُ دُ خ َ] (ترکیب عطفی، ص مرکب) ریزه ریزه. سخت خرد. خرد و خاکشی. قطعات ریزه ریزه.

حل جدول

شکسته و لهیده

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر