معنی خرمغز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خرمغز. [خ َ م َ] (ص مرکب) نافهم. بی شعور. احمق:
خری خرمغز مغزی پر ز خرچنگ
وز آن دلتنگ رو آفاق دلتنگ.
نظامی.

گویش مازندرانی

خرمگس

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر