معنی خرمن سوختن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خرمن سوختن. [خ َ / خ ِ م َ ت َ] (مص مرکب) سوزاندن خرمن. کنایه از بدبخت و مفلس کردن:
آورده اند صحبت خوبان که آتش است
بر من به نیم جو که بسوزند خرمنم.
سعدی.
آتش بیار و خرمن آزادگان بسوز
تا پادشه خراج نخواهد خراب را.
سعدی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.