معنی خسته کنندگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خسته کنندگی. [خ َ ت َ / ت ِ ک ُ ن َن ْ دَ / دِ] (حامص مرکب) حالت خسته کردن. واماندگی. درماندگی. در تعب افتادگی. (یادداشت مؤلف).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر