معنی خطّه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
پاره ای زمین، شهر بزرگ، ناحیه، کشور، جمع خطط. [خوانش: (خِ طِّ) [ع. خطه] (اِ.)]
هر نوع سرزمین مانند ناحیه، شهر، و کشور،
سرزمین و ناحیه
سرزمین
سرزمین، ناحیه
خاک، سرزمین، قلمرو، کشور، مرزوبوم، ملک، مملکت، منطقه، ناحیه، ولایت
جاده – راه
راه – جاده
زمینی که جهت بنا کردن عمارت گرداگرد آن خط کشیده باشند
خِطَّه، (تحریر عربی: خِطَّه)، سرزمین، اقلیم، زمینی که قبلاً به آنجا نرفته باشند، زمینی که برای خود گرفته باشند (جمع: خِطَط)،