معنی خطیبی کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خطیبی کردن. [خ َ ک َ دَ] (مص مرکب) خطبه خواندن. خطبه خوانی کردن. (ناظم الاطباء):
پیش مغی پشت صلیبی مکن
دعوی شمشیر خطیبی مکن.
نظامی.
|| موعظه کردن. (ناظم الاطباء).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.