معنی خفتن جای در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خفتن جای. [خ ُ ت َ] (اِ مرکب) خوابگاه. بستر. فراش. (ناظم الاطباء): عطن، خفتن جای اشتر نزدیک آب. (محمودبن عمر ربنجنی). || شبستان. (ناظم الاطباء).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر