معنی خلاقیت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خلاقیت. [خ َل ْ لا قی ی َ] (ع مص جعلی، اِمص) خلق کردن. آفریدن. بوجود آوردن.

حل جدول

ابداع، نوآوری

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آفرینشگری، نوآفرینی، نوآوری، آفرینش گری

مترادف و متضاد زبان فارسی

آفرینشگری، ابتکار، ابداع، سازندگی

فرهنگ فارسی هوشیار

نادرست است: آفرینندگی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر