معنی خمارآلود در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خمارآلود. [خ ُ] (ن مف مرکب) چشم مخمور که حالت خماری از آن هویدا باشد. (ناظم الاطباء). || آنکه خمار است. (یادداشت بخط مؤلف).
فرهنگ عمید
خُمار
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) خمار زده مخمور (چشم و جز آن)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.