معنی خم شدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خم شدن. [خ َ ش ُ دَ] (مص مرکب) دولا شدن. (یادداشت بخط مؤلف). دوتا شدن. (یادداشت بخط مؤلف). || کج شدن. منحنی شدن. (یادداشت بخط مؤلف). خمیدن.

حل جدول

رکوع

مترادف و متضاد زبان فارسی

دولا شدن، خمیده شدن، انحنا یافتن، خمیدن، خماندن، کج کردن، خمیده کردن

پیشنهادات کاربران

رکوع

دوتا شدن

دال گشتن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر