معنی خواب گزاری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خواب گزاری. [خوا / خا گ ُ] (حامص مرکب) تعبیر خواب. خواب گذاری. (یادداشت بخط مؤلف): جولاهه گفت: ای پادشاه من مردی جاهل جولاهم و خواب گزاری مقام هر پیغمبر نیست. (مرزبان نامه). || حکایت رؤیای خود. (یادداشت بخط مؤلف). || خواب. عمل خوابیدن. (یادداشت مؤلف).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.