معنی خورجین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
خورجین. [خوَرْ / خُرْ] (اِ) دو کیسه که از طرفی بهم یکی شده باشد. دو جوال که نیمی از دهانه ٔ هر دو را بهم دوزند. بارجامه. باردان. (یادداشت مؤلف):
یار تو خورجین تست و کیسه ات.
مولوی.
(خُ) نک خرجین.
کیسه، توبره
تمچه
باردان، جامهدان، خرج، توبره، جوال، خرجینه، خورجینه، کیسه
دو کیسه که از طرفی بهم یکی شده باشند، باردان