معنی خوشباور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
حل جدول
سادهدل
مترادف و متضاد زبان فارسی
خوشپندار، خوشخیال، خوشگمان، دهنبین، زودباور، ساده، سادهدل، سادهلوح، صافوساده،
(متضاد) بدباور، دیرباور
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آنکه زود و بسادگی هر چیز را باور کند زود باوری.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.