معنی خوش اخلاق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
خوش اخلاق. [خوَش ْ / خُش ْ اَ] (ص مرکب) خوش خو. خوش خلق. || مهذب. پاکیزه خو. (یادداشت مؤلف).
دارای اخلاق نیک،
شادخو
ساویز، نیکخو، نیک خلق، خوش خلق، نرم خو
ساویز
نیکخوی هوخیم (صفت) نیکخوی خوشخوی.
نرمخو