معنی خوش بنیه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خوش بنیه. [خوَش ْ / خُش ْ ب ُن ْ ی َ / ی ِ] (ص مرکب) مقابل کم بنیه. قوی. آنکه مزاج سالم دارد. آنکه قدرت جسمی کافی دارد. قوی بنیه. با بنیه ٔ خوب. سالم با بهره از قدرت و نظم دستگاه جسمانی خوب.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر