معنی خوش خواهش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خوش خواهش. [خوَش ْ / خُش ْ خوا / خا هَِ] (ص مرکب) تندآرزو. (ناظم الاطباء). || (اِ مرکب) شوق. اشتیاق تمام. (از برهان قاطع).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.