معنی خوش معاشرت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

خوش معاشرت. [خوَش ْ / خُش ْ م ُ ش َ / ش ِ رَ] (ص مرکب) خوش مجالست. آنکه آداب دوستی و مجلس آرایی داند. آمیزنده. آنکه در دوستی طریق دوستی داند.

مترادف و متضاد زبان فارسی

خوش‌محضر، خوش‌آمیز، معاشرتی، نیک‌محضر، نیکومحضر،
(متضاد) بدمعاشرت

پیشنهادات کاربران

خوش آمیز

خوب محضر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر