معنی خون بط در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خون بط. [ن ِ ب َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) خون جام. کنایه از شراب. (از انجمن آرای ناصری). شراب لعلی. (از آنندراج) (برهان قاطع) (ناظم الاطباء).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.