معنی خیس کردگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
خیس کردگی. [ک َ دَ / دِ] (حامص مرکب) عمل خیس کردن. (یادداشت مؤلف). حالت و چگونگی خیس کرده. ترنهادگی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.