معنی داب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
داب. (ع اِ) کروفر. (از شرفنامه ٔ منیری). دارات. شأن و شوکت و خودنمائی. (برهان):
گر ببینی آنهمه دارات و داب و داروگیر
که به امر شاه و رسم باستان آورده اند.
ملا مطهر (از آنندراج)
شٲن، خوی، عادت،
=دٲب
شان و شوکت
اخلاق، خاصه، خصلت، خلق، خو، رسم، شیمه، عادت، منش
خو، عادت، رسم، شان خزنده، دیوار خز از پرندگان، سه انگشتی گونه ای کپی خوی، کار، شیوه (اسم) عادت خوی شان.