معنی دار و برد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دار و برد. [رُ ب َ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) گیرو دار و کَرّ و فَرّ و تبختر. (برهان):
بپوشید رستم سلیح نبرد
به آوردگه رفت با دار و برد.
فردوسی.
اگر شاه با شاه جوید نبرد
چرا باید این لشکر و داروبرد؟
فردوسی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر