معنی داغ برروی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
داغ برروی. [ب َ] (ص مرکب) داغ بررو. کنایه از غلام و پرستار. (آنندراج):
حبش داغ برروی فرمان اوست
سیه پوشی زنگ ز افغان اوست.
نظامی.
رجوع به ترکیبات کلمه ٔ داغ و نیز رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 257 شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.