معنی دانگو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دانگو. (اِ) آش هفت حبه. (آنندراج). آش مرکب از نخود و باقلی و عدس و غیره که آش هفت دانه و آش عاشورا گویند. آش هفت دانه را گویند و آن آشی است مرکب از نخود و باقلا و عدس و امثال آن. (برهان). || نوعی غله باشد. (برهان). چون دانکو مطلق حبوب است محتمل است که دانگو نیز صورتی و یا لهجه ای از دانکو باشد. رجوع به دانکو شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.