معنی داوری دار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
داوری دار. [وَ] (نف مرکب) دارنده ٔ داوری. داوری کننده. || (اِخ) خدای متعال. رجوع به داور و نیز رجوع به داوری شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آنکه داوری کند، خدای متعال. داوری کردن. (مصدر) حکم کردن محاکمه کردن قضاوت کردن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.