معنی دختر نعش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دختر نعش. [دُ ت َرِ ن َ] (اِخ) بنات نعش. بنات النعش. هفتورنگ. هفت ستاره ٔ روشن اند که از آن چهار ستاره را که مانند چهارگوشه اند «نعش » و سه ستاره ٔ دیگر را «بنات » نامند.
- دختر نعش را کند پروین، یعنی پریشان و پراکنده را جمع کند:
تا ببینی چو در نظام امور
دختر نعش را کند پروین.
انوری (آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
بنات العنش: پروین خوشه ی پروین زبانرد اختر شناسی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.