معنی دخل کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دخل کردن. [دَ ک َ دَ] (مص مرکب) عایدی آوردن. فایده دادن. || عایدی داشتن. فایده بهم رسانیدن.
فرهنگ فارسی هوشیار
عایدی آوردن، فایده دادن، عایدی داشتن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.