معنی درباره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

درباره ٔ. [دَرْ رَ ی ِ] (حرف اضافه ٔ مرکب) در باب. در خصوص. (آنندراج). در حق. برای. از بابت. به ملاحظه ٔ. راجع به.

مترادف و متضاد زبان فارسی

درباب، درباره، درحق، درخصوص، درزمینه، درمورد، راجع‌به

فرهنگ فارسی هوشیار

درباب. در خصوص راجع به: من درباره تو مضایقه ندارم. توضیح لازم الاضافه است. در خصوص، ار بابت

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر