معنی دردسر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ عمید
دردی که در سر پیدا شود،
[مجاز] زحمت و رنج و اشکال که کسی برای دیگری فراهم کند،
مترادف و متضاد زبان فارسی
تزاحم، تصدیع، صداع، مزاحمت، گرفتاری، مخمصه
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.