معنی درنا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

درنا. [دُ] (اِ) فوطه ٔ بهم پیچیده و تافته که بدان کسی را کتک زنند. (ناظم الاطباء).

درنا. [دُ] (ترکی، اِ) اسم ترکی کرکی است. (فهرست مخزن الادویه). یکی از پرندگان وحشی وحلال گوشت، از راسته ٔ دراز پایان که در حدود 12 گونه از آن در سراسر زمین می زیند، و آن دارای پاهای بلند و گردن دراز و دم کوتاهست و غالباً در کنار آب نشیند. درناها بهنگام پرواز دسته جمعی بشکل مثلث حرکت کنند. غُرنوق. کرکی. کلنگ. و رجوع به کلنگ و کرکی شود.

درنا. [دَ] (اِخ) گویند بابی است از ابواب فارس در طرف پایین و چندمنزلی حیره. (از معجم البلدان).

درنا. [دَ] (اِخ) نخلستانهای کوچکی است در یمامه و متعلق است به بنی قیس بن ثعلبه. قبر اعشی شاعر در همین جاست، و آورده اند که نام قدیمی «اثافث » یمن در دوره ٔ جاهلیت درنا بوده است. (از معجم البلدان).

فرهنگ معین

(دُ) [تر.] (اِ.) پرنده ای وحشی و حلال گوشت، با پاهای بلند، گردنِ دراز و دُم کوتاه. بیشتر در کنار آب ها می نشیند.

(~.) (اِ.) فوطه و دستار تافته و به هم پیچیده که بدان کسی را کتک زنند.

فرهنگ عمید

(زیست‌شناسی) پرنده‌ای آبچر، وحشی، و حلال‌گوشت با پاهای بلند، گردن دراز، و دم کوتاه که هنگام پرواز در آسمان دسته‌دسته به شکل مثلث حرکت می‌کنند، کلنگ، باتر،
(نجوم) از صورت‌های فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان،

حل جدول

کرک، وشینه

کرکی

گویش مازندرانی

شلاقی پارچه ای که به مانند گیسو به هم بافته شده باشد

درنااز پرندگان دریایی

فرهنگ فارسی هوشیار

ترکی کلنگ کرکی از پرندگان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری