معنی دریای نور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
دریای نور. [دَرْ ی ِ] (اِخ) نام قطعه الماسی از جواهرات دولتی ایران. نام الماسی است متعلق به دولت ایران، 180 قیراط وزن آن، بشکل مربع و نام فتحعلی شاه بر آن منقوش است. (یادداشت مرحوم دهخدا). معروفترین جواهرات سلطنتی ایران بوزن بیشتر از 186 قیراط و بشکل هرم است و بر یک طرف آن اسم فتحعلی شاه قاجار کنده شده است. این جواهر (و کوه نور و تاجماه) از جواهرات محمدشاه گورکانی و جزء غنایمی بود که نادرشاه افشار از هند به ایران آورد. پس از نادرشاه ظاهراً بتصرف نوه ٔوی شاهرخ افشار درآمد و سپس بدست میرعلم خان خزیمه افتاد و از او به خوانین خراسان رسید. در 1168 هَ. ق. که احمدشاه درانی مشهد را گرفت و لشکر به استرآبادفرستاد جمعی از بزرگان خراسان که قدرت مقاومت با افاغنه نداشتند به محمد حسن خان قاجار پناهنده شدند، ازجمله پیشکشهای آنان دریای نور و تاجماه بود. دریای نور بعدها بتصرف کریم خان زند و سپس لطفعلی خان زند درآمد و پس از پیروزی آغامحمدخان قاجار بر لطفعلی خان زند، بتصرف او درآمد و گویند آغامحمدخان خود بازوبندهای دریای نور و تاجماه را از بازوان لطفعلی خان بگشودو متصرف شد. ناصرالدین شاه قاجار دریای نور را بسیار ارج می نهاد و حتی تولیت دریای نور را منصبی مخصوص قرار داد. بعد از شکست سال 1326 هَ. ق. محمدعلی میرزا از مشروطه خواهان که وی به سفارت روس پناهنده شد دریای نور و بعضی جواهرات دیگر را با خود به آنجا بردو مدعی بود که این جواهرات ملک شخصی اوست، ولی سرانجام دریای نور و بعضی از سایر جواهرات به خزانه ٔ سلطنتی بازگردید. (از دائرهالمعارف فارسی). گوهری که زوج الماس معروف «کوه نور» است و از قدیمترین جواهر شناخته شده ٔ جهان محسوب می گردد. ناصرالدین شاه معتقد بود که این گوهر یکی از گوهرهای تاج کوروش بوده است و خود او بسیار بدان علاقه داشت و گاهی آن را به کلاه و زمانی به سینه نصب می کرد. این الماس اینک زینت بخش خزانه ٔ جواهرات سلطنتی (در بانک مرکزی ایران) است.
الماسی که نادرشاه به غرامت از هندوستان آورد