معنی دست کمی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دست کمی. [دَ ک َ] (حامص مرکب) حالت دست کم. کمی. نقصان. و رجوع به دست کم در ترکیبات دست شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
کمی نقصان: }} دست کمی از فلان ندارد {{ (از او عقب نیست) .
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.