معنی دلتنگ گردیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دلتنگ گردیدن. [دِ ت َ گ َ دَ] (مص مرکب) دلتنگ شدن. دلتنگ گشتن. تنگدل گردیدن. غمگین و افسرده خاطر گشتن. تَحَجﱡم. (از منتهی الارب). رجوع به دلتنگ و دلتنگ گشتن شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.