معنی دل لرزیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دل لرزیدن. [دِ ل َ دَ] (مص مرکب) نگران و مضطرب شدن از غمی یا شفقتی یا حادثه ای.
- دل بر کسی لرزیدن، کنایه از غمخواری و مهربانی کردن. (از برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج).
حل جدول
کنایه از دلهره داشتن، کنایه از بیم و اضطراب داشتن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.