دل شستن در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
دل شستن. [دِ ش ُ ت َ] (مص مرکب) شستن دل. دست کشیدن. صرف نظر کردن. چشم پوشیدن:
ای که گفتی دل بشوی از مهر یار سنگدل
من دل ازمهرش نمی شویم تو دست از من بشوی.
سعدی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.