معنی دنگ و فنگ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دنگ و فنگ. [دَ گ ُ ف َ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) رفت و آمد. بیابرو. || معضل و مشکل و دشواری: این کار چه اندازه دنگ و فنگ دارد؛ با آداب و تشریفات دشوار همراه است.

فرهنگ معین

رفت و آمد، بیا و برو، تجمل، جاه و جلال. [خوانش: (دَ گُ فَ) (اِمر.) (عا.)]

حل جدول

سر و صدا و اوضاع و ترتیبات.

سر و صدا، اوضاع و ترتیبات

فرهنگ فارسی هوشیار

دم و دستگاه، جاه و جلال

فرهنگ عوامانه

به معنی سر و صدا و اوضاع و ترتیبات است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر