معنی دهکده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

دهکده. [دِ ک َ دَ / دِ] (اِ مرکب) به معنی خانه ٔ ده یعنی خانه ای که در ده واقع باشد به قلب اضافت. (غیاث) (آنندراج). || قریه. روستا. ده. دیه. ده کوچک. (یادداشت مؤلف). و رجوع به ده شود. || قصبه. (یادداشت مؤلف).

دهکده. [دِ ک َ دَ / دِ] (اِخ) دهی است از دهستان هکان بخش کوهک شهرستان جهرم. واقع در 30هزارگزی باختر جهرم. سکنه ٔ آن 300 تن. آب آن از چشمه ٔ شور تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

فرهنگ معین

(دِ کَ دِ) (اِمر.) ده، قریه، روستا.

فرهنگ عمید

ده، قریه، ده کوچک،
خانه‌ای که در ده باشد،

حل جدول

ده کوچک،روستا،قریه

مترادف و متضاد زبان فارسی

آبادی، ده، دهات، رستاق، روستا، قریه، قصبه

فرهنگ فارسی هوشیار

خانه ای که در ده باشد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر