دور جهیدن در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
دور جهیدن. [ج َ دَ] (مص مرکب) دورجستن. دورجه کردن. (یادداشت مؤلف). رجوع به دور جستن و دورخیز کردن شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.